سلام 

کی میدونه درد یعنی چی؟

دلم گاهی اونقدر از این دنیای پست میگیره که آرزو میکنم ای کاش نبودم. به نظر شما چه دردی از همه تحملش سخت تره؟

سرطان؟ 

عشقت ولت کنه و بره؟

مرگ عزیزت؟

هر سه تا با هم؟ 

الان که دارم این متن رو می نویسم هر سه تا با هم در زندگی من هست. ولی بازم اینا درد اصلی من نیست .

تو این چند سال من خیلی عوض شدم. احساس میکنم بزرگ شدم.چقدر بزرگ شدن دردناکه. این که این جا دارم می نویسم به خاطر اینه که جز خدا کسی رو ندارم که وقتی دلم میگیره براش درد دل کنم.

سال ۹۲ ازدواج کردم،یکسال بعد فهمیدم که همسرم با یکی دیگه ست. این منو شد. خرد شدم . تا چندین سال و حتی الانم هم چشمام پر از اشک میشه وقتی بهش فکر میکنم. خیلی درد داشت تا بفهمم عشق دروغه.  من شوهرم رو میپرستیدم، خیلی دوستش داشتم. این خرد شدن لازم بود و به خاطرش خدا رو شکر میکنم که یادم انداخت هیچ کس جز خودش لایق پرستیدن نیست.

درد دوم من درگیر بیماری هستم که داره پیشرفت میکنه. قابلیت هام زیاده،  چندتا گوگولی دارم که در حال ازدیاد نسل هستن. اینم باز خوبه. اولش خیلی می ترسیدم. پتو رو می کشیدم روی سرم و گاهی مردن و تاریکی قبر رو تو ذهنم مجسم میکردم.این بیماری باعث شده همیشه یادم بمونه که همه در حال رفتن هستیم و این دنیا جای موندن نیست. خدا جونم شکرت


تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کمدی مووی خرید اینترنتی تعمیرات موبایل گروه تلگرام ܓܨ Arash 7 F ܓܨ < TextCode /> آپشن خودرو | دنیای آپشن